به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، کوروش زارعی مدیر هنرهای نمایشی حوزه هنری، در دل نوشتهای در فقدان سعید تشکری نویسنده حوزه ادبیات داستانی نوشته است: سعید عزیزم قلمت مبلغ خاندان اهلبیت بود وخوش به حالت، امشب امام رضا (ع) چه استقبال باشکوهی از تو خواهد کرد.
متن این دل نوشته بدین شرح است:
سعید، خوشبخت، خوشاقبال، خوش سعادت…
سعید تو چه خوشبخت بودی که خادم الرضا (ع) بودی، تو چه خوشاقبال بودی که سالها عمر بابرکتت را صرف خدمت به امام رضا (ع) و اهلبیتش کردی، توچه حیات سعادتمند و همایونی داشتی که تمام سالهای زندگیات در جوار امام رضا (ع)، ولی نعمت ما ایرانیها زندگی کردی و خودت و هنرت را وقف امام رضا (ع) کردی، خوش به حالت سعید عزیزم، امشب امام رضا (ع) چه استقبال باشکوهی از تو خواهد کرد، خودشان فرمودند: اگر کسی چند بار به زیارت من بیاید در بدو ورودش به جهان برزخ، خودم به استقبالش خواهم آمد و شافع او خواهم بود، ایشان به فرشتگان مقرب الهی خواهند گفت، او خادم من است، به او کاری نداشته باشید. او سعید من است او علاوه بر اینکه سالها مجاور و زائر من بوده، خودش و قلمش را وقف من و خاندان من کرده است، او با قلم توانمندش از سیره و روش من نوشته و مبلغ مظلومیت خاندان و اهلبیت ما بوده است. سپس ایشان مسیری از نور را پیش پایت میگذارد و تو را مشایعت میکند تا سرمنزل آرامش و که چه خوب اسمی داری و چه خوب در مسیر معنای اسمت در دنیا زندگی کردی و چه خوب در پناه امام رضا (ع) هستی.
وقتی در پناه امام رضا (ع) باشی یعنی اینکه در پناه رسولالله، امام علی (ع) و بانوی مکرمه هر دوجهان فاطمه زهرا (س) هستی و وقتی در پناه این انسانهای نورانی باشی یعنی در پناه خداوند عزوجل هستی، تو رفتی و در آرامش ابدی قرار گرفتی و در جوار خاندان عصمت و طهارت کیفور هستی، اما ما از نبودن تو در کنارمان بسیار دلتنگ هستیم. سعید جان، باید مدتها بگذرد تا غم نبودنت از یادما برود. چه زود رفتی سعید جان، چه زود ما را تنها گذاشتی رفیق، باورم نمیشود که اینطور ناباورانه رفته باشی، مرد مؤمن همین هفته پیش بود که به من زنگ زدی و گفتی که نمایشنامههایی که درباره نهجالبلاغه سفارش نگارش بهم دادی تا چند هفته دیگر تمام میشود و تحویلت میدهم، من منتظر این نمایشنامهها بودم تا بخوانم و مثل همیشه از قلمت لذت ببرم، از اینکه برای اولین بار در تئاتر ایران از کتاب مولا نمایشنامهای نوشته میشود، کیفور بودم که من و توداریم قدمی برای کتاب سخنان گهربار امام علی (ع) در تئاتر کشور برمیداریم، این رسمش نبود که اینقدر زود بروی و ما را با غمت داغدار کنی، سعید تشکری از شما تشکر میکنم، از طرف همه جامعه تئاتر کشور تشکر میکنم که چه خالصانه خود را سالهای زیادی وقف تئاتر ایران زمین کردی و برای تئاتر ایران نمایشنامههای بزرگ و درخشانی نوشتی که هیچ وقت از یادمان نمیرود، (اهل اقاقیا، آواز پر جبرئیل، وقتی زمین دروغ میگوید، هفت دریا شبنم، قاف، وصل هزارمجنون و…). بدرود سعید عزیز بدرود، تو را به خدا و بعد به امام رضا (ع) میسپارم تا وقت دیدار، منزل نو مبارک.
ثبت دیدگاه